مدح و مناجات با امام صادق علیه السلام
خـیال میکنم امشب که عاشـقـم کردند بــرای حـرف زدن با تو لایقـم کردنـد چو موی تو دلم آشفـته نیست زیرا که «به رحمت سـر زُلف تو واثقم» کردند روانـه جـانـب خُـم خـانـۀ بـقــیـع شـدم پـیـالـه نـوش میِ صُبح صادقـم کردند برای آن که تـبـرّک بجـویم از خـاکت ســوار مـرکبِ بــادِ مــوافـقـم کــردنـد مُفضّل آمد و در گوش من مفصّل گفت اگر که طـالـبِ کـشـفِ حقـایقـم کردند فـدای مـردم چـشـمـت که با سیـاه دلی نـگـاهِ خِـیـر، به عُـمـرِ دقـایـقـم کـردند درون مـدرسۀ فـقـه ناب جـعـفـریات چـه بینـیـاز از عـلـم خـلایـقـم کـردند ز فـیضِ تُربت جَـدّ تو و کـلام تو بود که هـم ردیفِ طـبـیــبانِ حاذقـم کردند بـیـان نـداشـتـم و مـثــل لالهــا بــودم به لطفِ نقلِ حدیث از تو ناطقم کردند زبـان نـفهـمتـر از من نـبـود، مـمـنونم که پای حکـمت تو اهل منطـقم کردند خُداست شاهد من ساقیام تو بودی تو شبی که مست سبوی”مشارقـم” کردند خُدا مرا بکشد ای خُـدای خوش خُلقی که در بــرابــرت آئـیـنـۀ دِقَـم کــردنـد اگر که مُدّعی شیعگی شدم، تو ببخش دوباره غــرق در اوهـام سابقـم کردند |